ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
هیسسس خوب گوش کن!
چند تا نفس عمیق بکش...
صدای گام های بلندش را میشنوی؟
بویش را حس میکنی؟
دوباره حالم خیلی خوبه...
میبینی چه دلبرانه دیوانه میکند؟
فصل پاییز و میگم...
پاییز برای من بهاری است که عاشق شده است...
پاییز من طلوع یک فصل رویاییست...
پاییز من فصل آرزوهاست...
فصل شکفتن گلهاست...
من پاییزم را زیباتر از بهار در دفتر عشقم نقاشی کردم...
پاییز به من رسم عاشقی را آموخت...
فصل بی قراری من و باد پاییزی فرا رسید ...
فصلی که آغازش ، ماه مهر و محبت است ....
فصلی که آبان طلایی ترین ماهشه...
.
.
.
راستی..............
نگفته بودم توی پاییز عاشقترینم؟؟؟
نگفته بودم قصه پاییزی من از کجا شروع شد؟؟؟
از اونجایی که اولین بار با عشقم پاییز رو نفس کشیدم ...
از اونجایی که تو چشمای هم نگاه کردیم و دوست داشتن رو از چشمای همدیگه خوندیم...
از اونجایی که خدای خوب و مهربون هدیه ایی آسمونی چون تو را به ما داد...
آره مامانی پاییز برای من سراسر رنگ و امید و زیبایی ست ...
پاییزم بوی مجید و پرهام میده...
بوی عشق میده ...
دوستتون دارم که برام پاییز رو رنگارنگ و به این زیبایی کردین
در آرزوی روزی هستم که تو بزرگ و عاقل شوی
دوست دارم وقتی که تو کنارم هستی تمام شهر را بشویم از دروغ
به یمن وجودت پاک کنم هستی را از بدی
کینه و بخل را محو کنم از روزگار
آرزو دارم وقتی که تو بزرگ شدی چشمان معصومت هرگز پلیدی را نبیند
قلب کوچکت نگیرد از این همه ناپاکی
اما باید ببینی .... باید بشناسی ....باید انتخاب کنی ....
من کنارت خواهم بود...
آنگاه که دلت شکست، دلداریت می دهم
چون خوبی هست
عشق و ایثار هست
خدا هست
می آموزمت...
همانگونه که پدر و مادرم سعی کردند به من بیاموزند...
تلاش میکنم .... تلاش میکنم.... عشق همیشگی من♥
حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا، ولی نعمت همه ی ایرانیان ،
را به همه دوستداران آن حضرت تبریک و شادباش عرض می کنم .
خداوند در دستان کوچک تو لطافت گلبرگ های بهشت را برایم به ارمغان آورده و در چشمانت زیبایی چشمه های روان را جاری ساخته و در خواب ارامت آرامش آسمان آبی را نقاشی کرده و تو را با تمام خوبی هایت به من هدیه کرده و من هر روز و هر شب مدح و ثنایش را گویم که من حقیر را قابل هدیه آسمانی قرار داده.
پرهام مامان جدیدا به موسیقی علاقه شدید نشون میده و از بابا مجید و خاله مهسا نت خونی یاد میگیره و کلی ذوق میکنه البته با گیتار خاله مهسا هم آهنگ تو این زمونه... رو مثلا میزنه (کم مونده گیتار داغون بشه ) و با بلز خودشم آهنگ بارون هواتو داره ... من احساس میکنم با این روش اگر پیش بره دیگه توی مهر یه کنسرت بزرگ همتونو دعوت کنه؟!
شاهزاده کوچولوی من ، آخه چه لذتی بالاتر از این که بعد از یه روز شیطونی پر سر و صدا صورت مثل برگ گلتو به صورتم بچسبونی و دستای کوچولوی پر از محبتتو دور گردنم حلقه کنی بطوری که هر بازدمت دم من بشه و یواشکی در گوشم زمزمه کنی که مامانی خیلی خیلی دوست دارم و من در حالیکه غرق در لذت شنیدن این جمله از دهنت خوشبوت هستم چیزی طول نکشه تا از شنیدن عمیق شدن نفسات بفهمم که خوابی!یه خواب ناز و شیرین.واقعا دوست دارم پسرکم.از نگاه کردن به صورت معصوم و دوست داشتنیت سیر نمیشم.
کودکانه ات را دوست دارم و همچنین کلمات نیمه کاره ات که حکایت از تلاشت برای تبادل احساسات ابریشمیت را دارند .
گریه ها و خنده هایت را میپرستم که از کوچکترین ها شاد و از کوچکترین ها غمگین میشوی.
کاش همه احساساتم مثل تو پاک و بی غبار می ماند.
وقتی با قدم های کوچک و تند مرا دنبال میکنی و با دستان ظریفت همه هستی ام را در اغوش میکشی احساس بودن میکنم احساس مادر بودن!!
وقتی محبت پاک و زلالت را نصیب اطرافیانت حتی اسباب بازی هایت میکنی خیالم آسوده میشود که مهربانی را برایت تعریف کرده ام.
همیشه همینطور بمان. مهربان ، پاک ، زلال
دوستت دارم عزیزم
سلام مامانی
ببخش که دیر به وبلاگت اومدم آخه چشمامو لیزیک کردم و دکتر گفته نباید تا مدتی به کامپیوتر نگاه کنم و الانم بدون نگاه به مانیتور برات دارم مینویسم و خاله راحله هم زحمت میکشه و برات عکسایی که برای دوهفته پیشه و من فرصت گذاشتنشو نداشتم برات میزاره .
دوستت دارم نازنینم