ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
وای که نمی دونید پرهام دیروز چه کرده و چه آتیشی سوزونده .
من داشتم برای پرهام میان وعده درست میکردم که طبق معمول صدای آب رو شنیدم و سریع رفتم که به پرهام بگم که مامانی بازم داری دستشویی می شوری زحمت نکش کار نکرده عزیزی که این دفعه یه چیز دیگه دیدم وای که پرهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام دیدم گوشی تلفن رو گرفته زیر شیر آب و داره میشورش و من مونده بودم چکار کنم و یکدفعه با صدای بلند و از ته دل فریاد زدم پرهام داری چکار میکنی و پرهام اولش جا خورد ولی بعد با خونسردی گفت مامانی دارم کمک میکنم و من بهش گفتم این دیگه چه کمکی که گفت دارم گوشی رو میشورم تو نشوستیش کثیف شده دارم تمیزش میکنم آخه میکوبا رفتن تو دلش و دارن میرن تو پاهاش اونوقت نمیشه راه بره آخه دارم تومکش(کمکش) میکنم و من هم که از خنده مرده بودم سریع گوشی رو گرفتم و تکونش دادم و پرهام هم سریع رفت حولشو آورد و گفت مامان زیا (زهرا) گوشاشم تمیز کن سرما نخوره و خلاصه که حسابی هم عصبانی بودم و هم نمی تونستم جلوی خنده ام رو بگیرم اینم از کار وروجک من .آخه شما بگید من از دست این کوچولوی نابغه ی تمیز چکار کنم که همه چیز و همه جا رو میخواد با شستن تمیز کنه ؟
وای که دوست داشتنم بی اندازه است عسلکم