-
[ بدون عنوان ]
1394,05,11 15:26
-
پاییز...
1393,08,28 04:33
با تو پاییزم رنگ و بوی دیگری دارد
-
تولد 4 سالگی
1393,08,07 03:37
سلام عشق کوچولوی مامان تولد مبارک عزیز دلم امسالم مثل سالهای قبل برات تولد گرفتیم و کلی خوش گذروندیم ولی یه تفاوتی با سالهای قبل داشت اینکه تو کوچولوی نازم از همه بیشتر از کادوهات خوشت اومد و بعدشم تو برامون کلی آواز خوندی همه رو خوشحال کردی و سوپرایز امسالم از طرف بابا مجید مهربونت بود که برات یه فوتبال دستی خریده...
-
تولدت مبارک مامانی
1393,08,05 07:30
ورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات را تبریک می گویم تولدت آذین زندگی ام باد
-
تولدت مبارک دردونه من
1393,08,05 04:49
پسرک من امروز درست چهار سال از روزیکه من بخاطر تو خودم را روی ابرها حس میکنم میگذرد درست چهار سال از روزیکه طعم شیرین مادر بودن را بخاطر وجود تو حس کردم میگذرد چهار سال از روزیکه بالاترین حالت خوشبختی رو شناختم میگذرد و من همه این ها را به تو مدیونم و از تو ممنونم که چنین لحظاتی را به من هدیه دادی شاهزاده من می دانم...
-
چهارمین بهار زندگیت مبارک
1393,08,05 04:28
شراب ناب چشمانت...عطرموهایت...نرمی دستانت...راه رفتنت...صدایت...حرف زدنت... همه وهمه مرا وا میدارد که در این روز شکرگزار باشم. به تو تبرک نمیگویم به خودم تبریک میگویم که چون تویی را دارم...
-
در تدارک تولد
1393,08,03 14:30
-
روزشماری...
1393,07,27 04:32
دیگه چیزی به آخرین روزهای سه سالگی پسرم نمونده. تا چند روز دیگه وارد دنیای چهار سالگی میشه. پسر قشنگم امیدورام شاهد تک تک سالهای زندگیت باشم و بزرگ شدنت رو با تمام وجود حس کنم. تو این روزگار پر هیاهو تنها در آغوش کشیدن تو ای نازنین منو آروم میکنه، که غیر از این هیچی دیگه نمیخوام. به تعداد نفسهام دوست دارم و برای تو...
-
تاتر ماهی کوچولو
1393,06,18 11:11
اینم یه روز شاد و خوب در تاتر ماهی کوچولو خیییییلللللیییییی خوش گذشت
-
طراحی
1393,06,11 05:31
یه روز دیدم پرهام نشسته سر طراحی باباش مامان : پرهام چیکار میکنی؟؟؟؟؟؟!!!!!!! پرهام : دارم طراحی میکنم ... مامان : یعنی چی ؟؟؟ چرا؟؟؟؟!!!!!! پرهام : چون بابا که بیاد خستس نمیتونه کار کنه دارم کمکش میکنم که بیاد خوشحال شه بگه چه پسر خوبی که به باباش کمک میکنه مامانی کاره خوبیه نه؟؟؟!!! مامان :؟؟؟؟!!!!!! پرهام در ادامه...
-
یه روز رنگی با مامان ایران
1393,06,11 05:09
-
آبدوغ
1393,06,11 04:29
یه روز پرهام گفت مامانی من میخوام آبدوغ درست کنم و بخورم و منم ساده بهش گفتم باشه مامانی بیا با هم درست کنیم گفت نه خودم.... خلاصه منم همه چیز آماده کردم گذاشتم پیشش چشمتون روز بد نبینه .... دوغ درست کردن همانا و همه جا رو با ماست یکی کردن همانا .... تا ته ظرف ماست رو خورد و دوباره میگفت بریز میخوام دوغ درست کنم .......
-
ساعت خرسی
1393,06,11 03:53
میخواییم با پرهام ساعت یاد بگیریم بخاطر همینم یه ساعت خرسی درست کردیم قربون دستای کوچولوت برم من
-
تلفن
1393,06,11 03:22
سلام گل پسرم چند وقتی بود که پرهام خیلی دوست داشت بتونه خودش شماره خونه بابا رسول رو بگیره و بالاخره موفق شد آخه من بهش یاد نمیدادم چون وقت و بی وقت میخواست شمارشونو بگیره که البته بعد از یادگیری همین کار هم کرد صبح و ظهر و ..... براش فرقی نمیکرد تازه یکی دوبار اشتباه میگرفت و بعد درستشو میگرفت و البته طی این اشتباهات...
-
تا آخر دنیا
1393,06,02 05:23
برایت نمیمیریم برایت میمانیم میمانیم تاآنجا که آخر دنیاست......
-
نمکدون...
1393,05,29 17:14
سلام نمکی من یه شب با بابا مجید سر میز شام داشتیم صحبت میکردیم که یهو پرهام غیب شد فکر کردیم داره بازی میکنه که یکدفعه دیدیم یه نمکدون تو دستشو از دستشویی اومد بیرون و گذاشت رو میز و گفت بفرمایید من و بابا مجید با تعجب نگاه کردیم و گفت برم الان میام رفت و با یکی دیگه اومد و گفت تموم شد و رفت .... گفتم این چیه پرهام چی...
-
سیاست
1393,05,29 16:53
مراحل یک سیاست شیک (به سب پرهام) 1- استفاده از کلمات شریف 2- یک عدد مامان با قلب ضعیف 3- بیان کننده بطور لطیف 4- رسیدن به خواسته ظریف سیاست پرهام برای خوردن دوباره کاکائو (2 عدد به بالا) یا بازی کردن با تبلت (حداقل 15 پنج دقیقه در روز) پرهام : مامانیییییی مامانییییییی مامان زهرا با قلبی ضعیف : جانمممممممممم پرهام :...
-
ماه من
1393,05,29 16:27
سلام ماه من دیشب دلتنگت شدم و رفتم سراغ آسمون هر چی گشتم اثری از ماه نبود که نبود گفتم بیام سراغ خودت آخه میدونی ماه من هیچ کس به اندازه من نمیتونه آسمونت باشه تو فقط ماه من بمون و باش
-
قایم موشک
1393,05,29 15:59
سلام فلفل مامان داشتم با پرهام قایم موشک بازی میکردم که یک دفعه دیدم نیست هرچی گشتم پیداش نکردم به حق چیزای نشنیده که یکدفعه در کمدش باز شد و دیدم طبقه پایین کمدش نشسته یه نونم تو دهنشه و داره میخنده وای که خودم از خنده مرده بودم که این چجوری به ذهنش رسیده اون تو بره ؟؟؟؟؟!!!!!!
-
خمیردندون
1393,05,29 15:43
سلام شیرین عسلم چند شب پیش آقا پرهام میخواست مسواک بزنه که یکدفعه دیدم حدود 15 دقیقه ایی هست که صداش نمیاد رفتم دم دستشویی دیدم به به آقا کو چواوی ما همه خمیر دندون های بابا و مامان رو که تازه همون شب گذاشته بودم رو خالی کرده تو روشویی و جاش تو خمیر دندون آب پر کرده و ازش پرسیدم چیکار میکنییییییییی!!!!!!! با خونسردی...
-
زیبای من
1393,05,26 04:20
زیبایی دلت رابه رخ آسمان میکشم تا کمتر به مهتابش بنازد … همه هستی من دوستت دارم
-
بلبل مامان
1393,05,24 04:15
تو این مدت پرهام از لحاظ صحبت کردن خیلی پیشرفت کرده کلمات جدیدی رو یاد گرفته در واقع هرچی اطرافیان میگن اونم تکرار میکنه. هر روز سراغ پارک رو میگیره و تقریبا یک روز در میون با خاله ها یا بابا مجید یا عمو حمید میره پارک عاشق آهنگه تا میشینیم تو ماشین فوری میگه بابایی بذار برام . انقدر خوشگل با زبون خودش تا آخر آهنگو...
-
فرزندم
1393,05,23 04:24
مانند پرنده ای باش که روی شاخه سست وضعیف لحظه ای می نشیند و آواز می خواند و احساس سرما می کند شاخه می لرزد ولی با این حال به آواز خواندن خود ادامه می دهد زیرا مطمئن است که بال و پر دارد
-
جنگل رویان و سیسنگان
1393,05,22 03:18
اینم یه شیطونک که میخواد از درخت بالا بره احساس میکرد خاله هاش گم شدن داشت صداشون میکرد خالهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه ها اینم یه فوتبال جانانه از خستگی نمیتونست بشینه و غذا بخوره اینم آبشار آبپری که خشک بود ؟؟؟؟؟ عاشقتم
-
دریایی مامان
1393,05,22 02:44
پرواز کن، پرواز کن تا اوج آسمانها و بر فراز دریاها خسته نباشی گل پسرم اینم یه فوتبال ساحلی با عمو ها و خاله ها دریایی مامان دوستت دارم
-
بلال و پرهام
1393,05,22 02:38
این کوچولوی ما عاشقه بلاله و هرچی بدی بهش سیر نمیشه نوش جونت عزیز دلم
-
شن بازی
1393,05,22 02:32
عاشق دستای شنیتم مامان
-
سفر شمال
1393,05,22 02:06
این تعطیلات اخیر سفری به شمال داشتیم که در کل بد نبود بخصوص برای آقا پرهام که حسابی آب بازی کرد و زیر آفتاب سوزان کنار دریا برنز کرد و حال کرد . برای اولین بار پسر مامان اسب سواری کرد و از نزدیک آقا گاوی و سگ دید و کلی ذوق کرده بود و مدام صدای سگ در میاورد و گاوی رو صدا میکرد .سئوالات پی در پی آقا هم که براه بود، این...
-
سلامی دوباره
1393,05,18 15:12
سلام به همه اونایی که پرهامو دوست دارن و اتفاقات روز و هفته و ماهشو دنبال میکنن اومدم با یه عالمه حرفا و کارای جدید گل پسرم
-
تولد مامان ایران
1393,05,07 02:56
عاشقتونم بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس