گل نازم چند روز پیش من داشتم برای آموزش رنگ و اشکال هندسیت برات وسیله آماده میکردم که تو هم اومدی و شروع به بازی کردی و همه رنگها رو ریختی وسط و به همه جا مالیدی و از اونجایی که خیلی عزیزی مامان ایران به جایی که دعوات کنه همش قربون صدقت میرفت که چه نوه خلاقی داره و قربون دستای نازت که اینجوری رنگی شده و خاله هات هم تند وتند ازت عکس میگرفتن و بابا رسولتم بهت خدمات می داد مثل آب خوردن و شکلات و ... که نکنه نوه عزیزش از این همه بروز خلاقیت و شیطنت خسته بشه و کمتر آتیش بسوزونه و خلاصه که روزی بود برای خوش و کلی خوش گذشت و تو هم تا تونستی آتیش سوزوندی.
قربون دستای خوشکلت عزیزم
دوست داریم کوچولوی خلاقم
وای عشقم ، نازنینم مامان فدات
قربون خنده هات و ناز کردنت عزیزکم
آخ که حرستم در میاد خوردنی میشی
هیس کوچولوی من خوابه
آخی نازی مامان گریه نکن
فرشته ها گریه می کنن نه نه نه
سلام عشق مامان
بالاخره بردیمت برف بازی یه روز خوب خوب خوب خیلی خوش گذشت و تو اولش حالت خوب نبود و اصلا حرف نمی زدی ولی وقتی تو و عمو حمید و بابا مجید رفتید سرسره بازی دیگه نمی شد بیاریمتون پایین و تازه همش میگفتی دوباره و یک بارم با بابا مجید سر خوردید که تو کلی خندیدی ولی بابای بیچارت از گل و خیسی پر شده بود و تازه یک بارم تو سر خوردی و اولش ترسیدی ولی بعدش کلی خندیدی و تازه یک چیز جدید هم یادگرفتی علاوه بر بریم پارک حالا می گی بریم برف بازی سر بخوریم خلاصه که روز خیلی خوبی بود و به همه خوش گذشت و تو اینقدر آقا بودی که همه می گفتن انگار نه انگار بچه باهامونه .
دوست دارم نازنینم
*7 روش کاربردی برای صحبت با نوزادان
* مهمترین نکته در شکل گیری شخصیت کودک
* 10 توصیه مفید برای اینکه کودکان باهوش تری داشته باشیم
*بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (24 تا 27 ماهگی)
* بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
* نکته های مفید درباره نی نی ها
* 7 روش کاربردی برای صحبت با نوزادان
نوزادان از بدو تولد و اولین ساعت های حیات در حال یادگرفتن زبان هستند؛ بسیار قبل از اینکه کودک شروع به حرف زدن کند، ارتباط برقرار می کند. هرچقدر بیشتر به او گوش کنید و با او حرف بزنید، او بیشتر با شما ارتباط برقرار می کند.
نوزادان از بدو تولد و اولین ساعت های حیات در حال یادگرفتن زبان هستند؛ بسیار قبل
از اینکه کودک شروع به حرف زدن کند، ارتباط برقرار می کند. هرچقدر بیشتر به او گوش
کنید و با او حرف بزنید، او بیشتر با شما ارتباط برقرار می کند. شما خودتان هم یاد
می گیرید که چگونه صداهایی را که او از روی لذت یا نیاز از خودش درمی آورد، تفسیر
کنید.
حتی ممکن است بتوانید انواع گریه های او را ترجمه کنید. همین طور که به او گوش می کنید و واکنش های او را می بینید با استفاده از تجربه های قبلی که از رفتارهایش دارید، توانایی درک، ارتباط شفاهی و بدنی اش را بیشتر از قبل پیدا می کنید. زمان واکنش کودکان کندتر از بزرگسالان است؛ بنابراین با گوش دادن به او باید منتظر ارتباط برقرارکردن از سوی او باشید.
۱ – کتاب بخوانید
کودکان، عکس را از کارتون بیشتر دوست دارند؛ بنابراین کتاب هایی که از نظر زبانی غنی هستند و کلمات و شعرهای گوناگون دارند تهیه کنید و برایشان بخوانید. بعضی بچه ها یک کتاب را بارها و بارها نگاه و مرور می کنند و بارها شما را به خواندن آن وا می دارند. هیچ سن مشخصی برای آغاز خواندن برای کودکان وجود ندارد. هر زمان که او از شنیدن داستان یک کتاب لذت می برد، همان زمان، وقت خواندن کتاب است. این کار را به تناوب انجام دهید تا ببینید که کودکتان چقدر آن رادوست دارد. شما حتی می توانید خودتان برای او کتاب درست کنید. تصاویری از آدم ها و اشیایی که می شناسد را به روی مقوا بچسبانید و برای اینکه خراب نشود با نایلون رویش را بپوشانید.
۲ – با نوزادتان محاوره کنید
نوزاد کوچک شما یاد می گیرد که ضمن رعایت نوبت، محاوره کند.
او زمزمه ای می کند، به شما نگاه می اندازد و منتظر می ماند. در این تعامل ساده او ساختار یک محاوره را تمرین می کند و یاد می گیرد که اگر ارتباطی برقرار کند، پاسخ خواهد گرفت.
۳ – به گریه های نوزادتان جواب دهید
نوزادان از طریق گریه کردن یاد می گیرند که ارتباط برقرار کنند. در سال اول، گریه کردن مرکزی ترین بخش سیستم ارتباطی اوست. وقتی شما به گریه های او پاسخ می دهید، احساس می کند که دنیا جای امنی است که در آن به نیازهای او پاسخ داده می شود.
۴ – برایش شعر بخوانید و قصه بگویید
شعر و قصه بخش مهمی از فرایند زبان آموزی در نوزاد است چراکه تکرار می شوند و کودک این شانس را دارد که طی زمان آنها را یاد بگیرد. شعرها، بازی با انگشت ها (مثل لی لی حوضک) یا هر فعالیت حرکتی دیگری به کودک کلماتی را یاد می دهد که نشانه های فیزیکی نیز به همراه دارند. وقتی کودکی شعری را یاد می گیرد که همزمان با آن دست هم می زند، هر وقت آن شعر را بخواند، دست می زند. حتی اگر توانایی ادای کلمه ای از آن یا نام شعر را نداشته باشد.
۵ – کارهایش را برای او توضیح دهید
هر کاری را که انجام می دهد برای خودش توضیح دهید. این کاری است که خیلی از والدین آن را انجام می د هند. مثلا وقتی نوزادتان بینی شما را می گیرد و چیزی زمزمه می کند، به او بگویید: «این بینی من است و تو می خوای اونو با دست کوچولوت بگیری. وقتی رویش را به سمت دری که در حال بازشدن است برمی گرداند می توانید بگویید: «صدای باز شدن در رو شنیدی. خواهرته که داره می یاد تو؟». یا وقتی که جوجه اش را می بیند و به هوای جوجه دست و پایش را تکان می دهد می توانید بگویید: «جوجه رو می بینی که داره می یاد؛ از دیدنش خوشحال شدی؟» یا بگویید: «سلام جوجه طلایی، مریم کوچولو از دیدنت خوشحال شده».
۶ – کارهای خود را برای او توضیح دهید
برای نوزادتان توضیح دهید که برایش چه کاری دارید انجام می دهید. حرف زدن با نوزادی که به نظر می رسد حرف شما را نمی فهمد کمی عجیب به نظر می رسد. اما او نیاز دارد که تجربه شنیدن را تکرار کند تا حرف زدن را یاد بگیرد. قبل از اینکه او را بغل کنید دست هایتان را به سمتش بگیرید و بگویید: «نازنازی مامان، الان می خوام بغلت کنم.» در این صورت او زبان را همراه با یک تجربه عملی درک خواهد کرد. در حین عوض کردن پوشک بچه برای او توضیح دهید: «این یک پوشک خشک است. من پاهای کوچولوی تو رو بلند می کنم و الان این پوشک را به جای پوشک قبلی برات می بندم.» این کار نه، تنها تمرین خوبی برای زبان آموختن و زبان شنیدن اوست بلکه او را در انجام آن کار با شما همراه می کند.
۷ – با او حرف بزنید
در زمانی که با نوزادتان هستید، حرف بزنید. نوزادان بسیار قبل از اینکه مهارت های ارتباطی بیانی را یاد بگیرند، مهارت های دریافتی ارتباطی را یاد می گیرند. نوزاد شما قبل از اینکه توانایی حرف زدن پیدا کند، به خوبی می فهمد که شما به او چه می گویید. وقتی محیط کودک از لحاظ زبانی غنی باشد، او به طور طبیعی یاد می گیرد حرف بزند. وقتی شما به نوزادتان گوش می دهید و با او حرف می زنید، او زبان را می آموزد. او را مجبور نکنید که صحیح حرف بزند.
نوزادان هم با شما حرف می زنند
حتی گریه کردن نوزاد هم معانی مختلفی می دهد. او با گریه کردن می خواهد به شما بفهماند که ترسیده، گرسنها ست، خودش را خیس کرده یا خوابش می آید. معمولا والدین هم می آموزند که معنی پنهان گریه او را تشخیص بدهند و نسبت به آن واکنش مناسب نشان دهند. نوزاد هم به همین ترتیب واکنش نشان می دهد و می فهمد که از او مراقبت می کنید و حواستان به او هست؛ بنابراین گریه اش تبدیل به خنده و آغوش باز برای بغل شدن می شود.
والدین باید با نوزادشان حرف بزنند حتی اگر نوزادتان بسیار کودک است و هنوز نمی تواند حرف بزند، لازم است که شما با او صحبت کنید.
وقتی به او شیر می دهید یا او را حمام می کنید فرصت خوبی برای حرف زدن است. حتی زمانی که ارتباط شما با او مستقیم نیست و مشغول آشپزی کردن، ظرف شستن یا هر کار دیگری هستید، همچنان به حرف زدن با نوزادتان ادامه دهید. ممکن است بگویید مگر چقدر حرف دارم که با نوزادم بزنم. اشکالی ندارد اگر حرف کم آوردید درمورد کاری که دارید انجام می دهید برایش توضیح دهید.
نوزادان این نیاز را دارند که زیاد زبان بشنوند تا مهارت های اجتماعی شان به طور موثری گسترش یابد. هیچ جایگزینی برای این کار وجود ندارد. وقتی فرزندتان این توانایی را پیدا کرد که برخی صداها را تولید کند، شما باید به هر چیزی که او می گوید با جملات کامل جواب دهید.
شما باید نشان دهید که آنچه را او تلاش می کند به شما منتقل کند، متوجه شده اید چراکه او در حال انتقال چیزهای بسیار زیادی است. این حرف های ظاهرا نامربوطی که او بیان می کند درواقع بنیان توسعه توانایی های بیانی اوست. کمی که نوزادتان بزرگ تر شود، حتی می توانید برایش کتاب بخوانید.
هرچند که شما برای فرزندتان می خوانید باید روشن و ساده باشد. به زودی و به تدریج معجزه حرف زدن فرزندتان را می بینید و شگفت زده خواهد شد.
* مهمترین نکته در شکل گیری شخصیت کودک
کودک شما حتی از ۳ ۴ سالگی دیگر یک شخصیت جداگانه است. چیزهای مورد علاقه و خاص خودش را دارد. روز به روز شخصیت او رشد می کند و کامل تر می شود. در این سن او کم کم می تواند بهتر از کلمات استفاده کند و احساسات خود را بهتر بیان می کند. به همین علت هم رفتارهای پیش بینی نشده و قشقرقهایش کمتر می شود.
البته هنوز هم خلق و خوی او از یک لحظه تا لحظه بعدی فرق می کند ولی او دیگر می تواند به شما بگوید که از چه چیزی دلخور و یا عصبانی شده است. از همین سن و سال است که شما می توانید شخصیت خاص او را متوجه شوید. و اگر فرزند دیگری هم داشته باشید می توانید تفاوتهای آنها را از هم تشخیص دهید. با این حال به یاد داشته باشید که شخصیت کودک ۳ تا ۵ ساله هنوز در حال رشد و تغییر است و شما می توانید به شکل گیری جنبه های مثبت در شخصیت فرزندتان در همین سن و سال کمک کنید. در این باره می توانید به توصیه های متخصصان توجه کنید:
از ۳ تا ۵ سالگی شخصیت فرزند شما رو به تکامل است. مثلا کودکتان هنوز دارد یاد می گیرد که راحت تراحساسات و افکار خودش را در قالب کلمات به دیگران توضیح دهد. در همین سالهاست که فرزند شما یاد می گیرد که خودش را کنترل کند. و سعی می کند کمتر به شما و دیگران تکیه کند و سعی میکند مستقل باشد و روی پای خودش بایستد. او یاد می گیرد که چگونه خودش را در مواقع هیجان، ترس و عصبانیت آرام کند و کم کم بیشتربه اطراف توجه می کند و کمتر واکنشهای هیجانی نشان می دهد.
البته هنوز هم کنترل خیلی زیادی بر رفتار خود ندارد، مثلا وقتی چیزی به نظرش خنده دار می آید، بلند و صدادار می خندد و وقتی چیزی او را ناراحت و عصبانی می کند، زیر گریه می زند. وقتی گرسنه می شود به تاخیر انداختن و صبر کردن وقت غذا به هر علتی به نظرش بی معنی است. او همین الان غذا می خواهد. اسباب بازی مورد علاقه اش را هم همینطور! اگر دست کسی از همسالانش ببیند از او می قاپد تا با آن بازی کند. کودکان ۳تا ۴ ساله از زدن، گاز گرفتن و هل دادن دیگران برای حل اختلافات خود با آنها کمک می گیرند. آنها هنوز نمی توانند تفاوت واکنش صحیح و غلط را بفهمند. این وظیفه والدین است که راه درست ابراز احساسات و حل مشکل را به کودک یاد بدهند.
هر چه سن کودک بیشتر می شود بهتر می تواند ارتباط بین طغیان احساسات و عواقب منفی آن را بفهمد. بنابر این اگر والدین در برابر قشقرقهای کودک و گریه و زاریهایش تسلیم خواسته او شوند کودک یاد می گیرد که با این کار می تواند به خواسته اش برسد و اگر بر عکس در جواب قشقرق، والدین او را به گوشه اتاق برده و به اصطلاح روش اتاق خلوت را بکار ببرند، کودک یاد می گیرد که قشقرق بر پا کردن و گریه راه مناسبی برای رسیدن به اسباب بازی مورد علاقه اش نیست.
علاوه بر این کودکان پیش دبستانی در این سن اعتماد به نفس خود را پیدا می کنند و تجربیات فراوانی درباره رفتار با دیگران کسب می کنند. کودک ۴ ساله کم کم می فهمد که دیگران هم احساسات دارند و با آنها همدردی می کند. به تدریج متوجه می شوید کودکان تا سن ۵ سالگی شروع به اهمیت دادن به پدر و مادر می کنند و متوجه می شوند که شما هم نیازها و احساسات مخصوص به خودتان را دارید.
آنها سعی می کنند محبت خود را راحتترابراز کنند. در این سن دیگر بهتر می توانند خودشان را کنترل کنند و با کلمات عصبانیت و ناراحتی خود را ابراز می کنند.
در ۳ ۴ سالگی آنها برای خودشان یک زندگی خیالی می سازند. گاهی نیازمند و گاهی همراه و یاور شما هستند. برای اسباب بازیهایشان اسم می گذارند و با دوستان خیالی خود صحبت می کنند. آنها از دنیای خیالی برای یادگیری واکنشهای واقعی کمک می گیرند و ممکن است در این سن از غول و هیولایی که زیر تخت پنهان شده بترسند. اما وقتی بزرگتر می شوند کم کم می توانند تفاوت بین خیال و واقعیت را درک کنند.
گاهی در این سن از بازیهای خشن و اسلحه و تفنگ بازی لذت می برند. اما این نشانه این نیست که در آینده حتما خشن بشوند. استقلال کودک در همین سالها شکل می گیرد و والدین با دادن حق انتخاب به او می توانند به شکل گیری اعتماد به نفس او کمک کنند.
در همین زمانی که شخصیت کودک شما خود به خود می شکفد و رشد می کند کارهای زیادی برای کمک به رشد او می توانید بکنید و البته لازم است از بعضی کارها دوری کنید:
۱) کودک شما یگانه است: یادتان باشد بچه ها در شخصیت هایشان با هم متفاوتند و حتی دو قلوها و خواهر و برادرها را نباید با هم مقایسه کنید. شخصیت سالم در کودک زمانی شکل می گیرد که والدین به توانایی ها و نیازهای خاص او توجه کنند و پاسخ دهند.
۲) به کودک اجازه بازی دهید: بازی تاثیر شگرفی بر تکامل کودک دارد. بنابر این به کودک زمان بدهید تا برای شکل گیری شخصیت شکفته اش بازی کند. بازی نه تنها به تکامل جسم و روان و هیجانات کودک کمک می کند، بلکه به آنها یاد می دهد چگونه در گروه کار کنند و اختلافات خود را با همبازیها حل کنند.
علاوه بر این تصورات آنها را کامل کرده و به آنها امکان می دهد تا نقشهای مختلف در دنیای آینده را از همین سن کم امتحان کنند. بچه ها در بازی تصمیم گیری را یاد می گیرند تا بتوانند روی پای خودشان بایستند، کشف کنند و خلق کنند و دیگران را هدایت کنند.
۳) برچسب نزنید: به شخصیت کودکتان اجازه دهید آنگونه که هست رشد کند و دیدگاه های شما یا دیگران روی آن تاثیر بدی نگذارد. مثلا با گفتن اینکه او ترسو، خجالتی، لجباز، ریاست طلب و یا احساساتی است، و دادن القابی از این دست او را به سمت چنین شخصیتهایی سوق ندهید.
۴) الگو باشید: متاسفانه یا خوشبختانه والدین بیشترین تاثیر را بر روی فرزندانشان دارند. کودک اغلب اوقات شما و رفتارتان را می بیند و سعی می کند از شما تقلید کند. او بیشتر از اینکه حرف شما را بشنود، اعمال شما را تکرار می کند، بنابر این سعی کنید از نظر ادب، صبر و مشارکت با دیگران الگوی خوبی برای او باشید تا فرزندی صبور، با ادب و همراه تربیت کنید.
۵) طبیعت او را درک کنید و پرورش دهید: طبیعت فرزندتان را درک کنید و سعی کنید با پرورش آن در رشد و شکوفایی یک شخصیت خلاق با او همراهی کنید. او را وادار نکنید که به خاطر شما به آنچه علاقه دارد پشت پا بزند. اگر فرزند شما عاشق فوتبال است امکان بازی را برای او فراهم کنید و او را مجبور نکنید به کلاس نقاشی برود تنها به این علت که شما نقاشی را دوست دارید.
۶) به کودک اجازه دهید خودش باشد و نه آنچه شما می خواهید: ممکن است شما شخصیتی بسیار برون گرا و دقیق داشته باشید و یا آرام و خجالتی باشید. ممکن است بخواهید فرزندتان مانند خود شما باشد و یا اینکه دلتان بخواهد او از شما بهتر باشد. اما مهم این است که فرزند شما چه می خواهد! اگر دوست ندارد با بچه های دیگر حرف بزند و بازی کند، او را وادار به دوستی با کودکان دیگر نکنید. اجازه دهید او به روش خودش با بچه های دیگر دوست شود و ارتباط برقرار کند.
۷) برایش زیاد کتاب بخوانید: خواندن کتاب و تعریف کردن داستان به کودک شما کمک می کند تا با شخصیتهای مختلف در داستان آشنا شود و از آن شخصیتهایی که به نظرش جذاب و دوست داشتنی است الگو برداری کند. بنابر این سعی کنید برای او زیاد کتاب بخوانید و بخصوص داستانهایی را انتخاب کنید که صفات خوب انسانی مانند صداقت، کمک به دیگران و صبوری در آنها بارز باشند.
۸) امکان تجربه را فراهم کنید: اگر کودکتان را در خانه به تنهایی نگه دارید و اجازه ندهید با دیگر کودکان و حتی بزرگسالان آشنا شود امکان تجربه را از او گرفته اید و به همین علت کودک شما نه می تواند از دیگران بیاموزد و نه در آینده خواهد توانست اختلافاتش را با دیگران حل کند بنابر این کودکی خودخواه، ترسو، منزوی بار خواهد آمد. با بردن کودک به میان جمع های مختلف به او امکان گسترش تجربه و یادگیری را بدهید تا در آینده فرزندی اجتماعی، شجاع و فداکار داشته باشید.
۹) کمتر نه و نکن بگویید: اگر شما مدام به کودکتان نکن نکن بگویید و درخواستهای او را با نه و نمی شود و خطر دارد و کثیف می شود، جواب دهید، پس از مدتی نه تنها کنجکاوی، خلاقیت و شجاعت را در کودک تان سرکوب کرده اید بلکه او دیگر اشتیاقی برای کشف دنیای اطراف و ابداع چیزهای تازه نخواهد داشت و تنها سعی می کند در محدوده ای که شما با خط قرمز مشخص کرده اید، حرکت کند و شما را راضی نگه دارد. سعی کنید محیطی امن برای کودک فراهم کنید و در آن محدوده به کودک اجازه دهید که آزادانه فعالیت کند. اگر یک گوشه برای کثیف کاری و ریختن رنگ داشته باشد، او هم ممکن است به نقاشی علاقه بیشتری پیدا کند. اگر به او اجازه دهید آب داشته باشد شناگر خوبی خواهد شد!
۱۰) انعطاف پذیری را به کودک بیاموزید: یادتان باشد نه تنها شخصیت فرزند شما یگانه است بلکه روشی که شما برای رشد و تکامل شخصیت او به کار می برید هم منحصربه فرد است. شما با روشهای مخصوص خود می توانید حس کنجکاوی و علاقه کودکتان به دانستن را تقویت کنید. هیچ کس نمی تواند مانند شما با فرزندتان حرف بزند و بازی کند، کتاب بخواند و به گردش برود.
شما می توانید به کودک ترسوی خود کمک کنید تا شبی در تاریکی جنگل در کنار شما در یک چادر بخوابد. شما می توانید به کودک پر جنب و جوشتان یاد بدهید که نیم ساعت بدون وول خوردن با شما بنشیند و بازی فکری بکند. یادتان باشد اگر چه همه افراد شخصیتی منحصر به فرد دارند اما می توانند با چیزهایی بر خلاف خواست خود کنار بیایند و به عبارتی انعطاف پذیری داشته باشند. به جای اینکه سعی کنید شخصیت کودکتان را تغییر دهید و او را آنچه می پسندید بار بیاورید، سعی کنید به او انعطاف پذیری را یاد بدهید تا بتواند بدون حضور شما در شرایط مختلف با دیگران و خودش کنار بیاید و گلیم خودش را به تنهایی از آب بیرون بکشد. این امر هم با هدایت کودک در مسیر تجربیات فراهم می شود. وقتی کودک شما در مهد کودک با دوستش دعوا می کند، به این قضیه به چشم یک مشکل نگاه نکنید بلکه این یک تجربه جدید برای اوست که ممکن است به علت هر اختلافی در آینده بسیار برای او پیش بیاید بنابر این از همین سن سعی کنید به او مهارتهای حل مساله را یاد بدهید. تا در دنیای پر از چالش و اختلاف آینده اش بتواند با انعطاف به نتیجه خوبی برسد.
در شکل گیری شخصیت کودکتان مهمترین نکته این است که به او کمک کنید تا در محیطی پر از محبت و عشق رشد کند. از او حمایت کنید وبر روی جنبه هایی از شخصیتش که تحت تاثیر شماست بیشتر تمرکز کنید.
* 10 توصیه مفید برای اینکه کودکان باهوش تری داشته باشیم
کی از آرزوهای هر پدر و مادری داشتن فرزندی سالم و باهوش است در این مطلب ۱۰ نکته اساسی برای داشتن یک فرزند باهوش و سالم را مورد بررسی قرار می دهیم.
۱- تغذیه با شیر مادرمزایای شیر مادر بارها و بارها گفته شده از جمله پیشگیری از ایجاد عفونتها، افزایش قدرت سیتم ایمنی، و همچنین فراهم نمودن المانهای مهم تغذیه ای و…اما آنچه که بسیار حائز اهمی است تحقیقاتی است که توسط دانشمندان دانمارکی انجام پذیرفته است،دانشمندان اعلام نمودند که کودکانی که به مدت حداقل ۹ ماه از شیرمادر تغذیه نموده اند به طور واضحی باهوش تر از کودکانی هستند که به مدت یک ماه و یا کمتر از شیر مادر تغذیه شده اند.
۲- بازی های فکریبازی هایی مانند شطرنج و جدول، معما، ساخت و سازها، و … سبب تمرین بیشتر مغز شده و در شکل دهی بهتر افکار بچه ها بسیار مهم و موثر هستند.
۳- نواختن موسیقی براساس آخرین تحقیقات انجام شده در دانشگاه تورنتو کانادا، مشخص گردید که کودکانی که در یادگیری نواختن نوعی ساز، درگیر بوده اند از IQ بیشتری نسبت به همسالان خود برخوردار شده اند.
۴- ورزش و بازیانجام ورزش و یا حتی بازی های بچه گانه که سبب شرکت آنها در فضای باز و یک کار گروهی می گردد در افزایش هوشمندی آنها بسیار موثر است در تحقیقاتی که توسط اپن ها غیر انجام شده است، مشخص گردید زنانی که مدیرعامل شرکتهای مهمی بودند ۸۱% در ایام کودکی در بازیهای تیمی شرکت فعالانه داشته اند.
۵- بازیهای ویدئوییشاید تعجب کنید اما دیده شده کودکانی که از این بازیها استفاده کرده اند قدرت خلاقیت و تفکر و برنامه ریزی بهتر و مناسب تری داشته اند. اخیراً در انگلستان بعضی از معلم ها از این بازیها در کلاس درس برای آموزش بهتر دروس استفاده می نمایند.
۶- مصرف کمتر غذاهای کم ارزشمصرف میان وعده ای که از ارزش غذایی کم اما حجم بسیار برخوردارند سبب می گردد تا با پر کردن معده بچه ها مانع از مصرف غذاهای با ارزش و لازم و ضروری گردد لذا سعی کنید میوه و آجیل و… را بیشتر در برنامه غذایی آنها بگنجانید.
۷- کنجکاویهای طبیعیسعی کنید فرزندان خود را با محیط اطراف بیشتر آشنا کنید و با بردن آنها به فضاهای طبیعی(کوه، صحرا، باغ وحش، آکواریوم و…)ایجاد انگیزش در زهن کنجکاو آنها نموده و به سوالات بی شمار آنها پاسخ مناسب بدهید.این امر در افزایش هوشمندی کودکتان بسیار موثر است.
۸- مطالعهیکی از ارزانترین و قابل دسترس ترین امکاناتی که می توان از آن برای افزایش هوش فرزندتان استفاده نمایید استفاده از کتاب و کتابخوانی است.سعی کنید از همان سنین پایین برای آنها کتاب های عکس دار بخوانید.مطالعه روشی است که قدرت شناخت کودک را بسیار تقویت نموده و در هر سنی به آنها کمک می نماید.
۹- تقویت روابط اجتماعی فرزند خود را تشویق کنید تا در جمع قادر به سخن گفتن و یا شعر خواندن گردد،همچنین در سنین بالاتر در شرکت دادن آنها در فعالیتهای اجتماعی،تیمی،و بازیهای گروهی سبب افزایش اعتماد به نفس و نیز هوشمندی آنها گردد.
۱۰-خوردن صبحانه : تحقیقات همواره نشان داده است که خوردن صبحانه سبب بهبود حافظه،تمرکز و یادگیری می گردد. لذا کودکانی که از خوردن صبحانه امتناع می کنند خیلی زودتر خسته شده و از یادگیری نیز سرباز می زنند و این در دراز مدت می تواند در هوشیاری آنها تاثیر گذار باشد
*بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (24 تا 27 ماهگی)
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (24 تا 27 ماهگی)
|
* بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی
اول: آوازخواندن
تحقیقات نشان میدهد هر چه کودک زودتر با موسیقی آشنا شود، توانایی بیشتری برای
درک موسیقی و لذت بردن از آن پیدا میکند.
با آوازخواندن، توانایی و حساسیت کودکتان را نسبت به موسیقی تقویت کنید.
اگر نمیتوانید شعری را با گامهای درست یا با آهنگ خوشایند بخوانید اصلاً مهم
نیست. مهمترین مسئله این است که از آوازخواندن لذت ببرید.
نوع بازی:
میتوانید شعرهای زیر را برایش بخوانید؛ البته هر شعر دیگری هم که بلد باشید و آن
را دوست داشته
باشید و آن را دوست داشته باشید برای این بازی مناسب است:
- صبح که از خواب پا میشم.
- به به هوا عالیه!
- موش موشک من
- خدا، خدای مهربون
- تپلویم تپلو
* شعر را از نوع بخوانید و همزمان از حرکتهای دست و صورتتان نیز استفاده کنید.
* دست کودک نوپایتان را برای دست زدن، بایبای کردن و امثال آن بگیرید و تکان
دهید. اول خودتان حرکت را انجام دهید و بعد اجازه دهید کودکتان این کار را بکند.
* از آوازخواندن با کودکتان در هر ساعتی از شبانهروز لذت ببرید، مثلاً وقتی توی
اتومبیل هستید یا توی صف سوپرمارکت ایستادهاید یا در مطب دکتر نشستهاید. تمام
اوقات برای آواز خواندن باکودک مناسب است.
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی دوم: جنسش چیه
تحقیقات نشان میدهد آن دسته از بچههایی که در محیطهایی بزرگ میشوند که به
میزان زیادی در معرض زبان و گفتگوهای کلامی هستند تقریباً در اکثر موارد تا سه
سالگی در حرف زدن مهارت کامل پیدا میکنند. کسانی که در کودکی از شنیدن زبان بینصیب
ماندهاند، در آینده دچار مشکل میشوند و باید زحمت زیادی برای یادگرفتن و مهارت
یافتن در آن بکشند، هر چقدر هم که آدمهای باهوشی باشند و یا تحت آموزشهای وسیع
قرار بگیرند.
این بازی حس لامسه کودک را تقویت میکند و باعث می شود بافتهای مختلف را بهتر درک
کند. بعلاوه مهارت های زبانی او را نیز تقویت میکند.
نوع بازی:
* اشیا مختلفی را که بافتهای جالبی دارند در اختیار کودکتان قرار دهید تا به
آنها دست بزند و تفاوتهایشان را احساس کند؛ مثلاً یک چیز سفت (چوب یا سنگ) و یک
چیز نرم (اسباببازی اسفنجی)
* دستش را روی شی سفتی که انتخاب کردهاید بگذارید و اسم آن شی را همراه با صفت
سفت بگویید.
* برای مثال بگویید: چوب سفت حالا دستتان را روی شی سفت دیگری بگذارید و دوباره
نامش را بگویید، مثلاً میز سفت
* این کار را چند بار تکرار کنید و بعد اشیاء نرم را به او معرفی کنید، مثلاً یک
پتوی نرم یا بالش نرم.
* کلمه سفت را با لحن خشن و کلمه نرم را با لحن خیلی ملایمی ادا کنید.
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی سوم: مییای با هم بازی کنیم؟
تحقیقات نشان میدهد که آهسته و شمرده صحبت کنید تا کودک نوپای شما بتواند تک تک
کلمهها را از هم تشخیص دهد. تأکید کردن روی یک کلمه یا تکرار کردن آن هم میتواند
مفید باشد.
این بازی روشی سرگرمکننده و جالب برای تقویت مهارتهای زبانی کودک است.
نوع بازی:
* یکی از اسباببازیهای مورد علاقهاش را بردارید (مثلاً خرس عروسکیاش) و آن را
به گوشتان نزدیک کنید، طوری که انگار دارید به حرفهای خرس گوش میدهید. به کودکتان
بگویید: آقا خرسه میگه مییای با هم بازی کنیم؟
* جمله ؟مییای با هم بازی کنیم؟ را با صدای بلند بگویید.
* خرس عروسکی را به کودک نوپایتان بدهید و از او بپرسید، آقا خرسه چی میگه؟
* بازی را با سئوال کردن درباره اینکه سایر اسباببازیها یا وسایل توی اتاق چه میگویند
ادامه دهید. برای مثال بگویید: صندلی میگه: بشین روی من.
* همیشه وقتی دارید به جای اسباببازی یا شیءای صحبت میکند، با صدای بلند حرف
بزنید.
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی چهارم: غلتاندن توپ
تحقیقات نشان میدهد که هر حرکت جدیدی باید بارها و بارها تکرار شوند تا جریانهای
عصبی را که از نواحی فکری مغز به قشر حرکتی و از انجا به اعصاب مرتبط با عضلات میروند،
تقویت کند.
شما با غلتاندن توپ به سمت کودکتان و تشویق کردن او به غلتاندن مجدد آن به سمت
خودتان میتوانید مهارتهای حرکتی او را تقویت کنید.
کودک نوپای شما به سنی رسیده که غلتاندن توپ برایش بازی مفرح و سرگرمکنندهای
است. بازی زیر را با او انجام دهید.
نوع بازی:
* با کودکتان روی زمین بنشینید. اسمش را صدا بزنید تا توجهش به شما جلب شود و به
شما نگاه کند بعد توپ را به سمت او بغلتانید.
* او را تشویق کنید تا توپ را دوباره به سمت شما بغلتاند.
* در حین غلتاندن توپ با لحن آهنگینی بگویید؛ توپ رو قل میدم طرفِ........ (اسم
کودک).
* وقتی کودکتان توپ را به طرف شما غلتاند بگویید: (اسم کودک)........ توپ رو قل میده
طرفِ (بابا).
* فقط زمانی این جملهها را بگویید که توپ واقعاً بین شما دو نفر رد و بدل میشود.
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی پنجم: بلوک بازی
تحقیقات نشان میدهد مهارتهای حرکتی بزرگ و کوچک به طور مستقل از هم پرورش پیدا
میکنند، گرچه هر دو به مبناهای فیزیکی یکسانی نیاز دارند. اگر کودکی در طول یک
هفته انرژی زیادی را روی مهارتهای حرکت بزرگ بگذارد، فرصت کافی برای تقویت مهارتهای
حرکتی کوچکش نخواهد داشت.
روی هم چیدن بلوکها به پرورش مهارتهای حرکتی کوچک فرزندتان کمک میکند.
نوع بازی:
* میتوانید این کار را با بلوکهای آماده هم انجام دهید، ولی اگر خودتان بتوانید
بلوکهای موردنظرتان را درست کنید، جالبتر و سرگرمکنندهتر است.
* با استفاده از قوطیهای خالی شیر، بلوکهای یک بار مصرف درست کنید. آنها را با
بند به هم ببندید و روی قوطیها را با کاغذ بپوشانید.
* کودکتان را تشویق کنید با مداد شمعی یا با عکس برگردان بلوکها را تزئین کند.
* با کودکتان شروع به بازی کنید و بلوکها را روی هم بگذارید. هر بار که بلوکی را
روی بلوک دیگر گذاشت، او را تشویق کنید.
* بعضی وقتها کودکتان از خراب کردن چیزی که ساخته است بیشتر خوشش میآید.
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی ششم: وقت قصه
تحقیقات نشان میدهد که خواندن کتاب با صدای بلند برای کودکان باعث فعالشدن قوه
تخیل آنها میشود و میزان شناخت آنها را از دنیای اطرافشان بیشتر میکند. به
علاوه کمک میکند مهارتهای زبانی و شنیداریشان تقویت شود و آنها را آماده میکند
تا زبان نوشتاری را درک کنند.
این بازی به تقویت مهارتهایی که کودک قبل از شروع خواندن، باید آنها را یاد بگیرد
کمک میکند. در ضمن او را به کتاب و کتابخوانی علاقمند میکند.
وقتی میخواهید برای کودکتان کتابی بخوانید نکات زیر را به خاطر داشته باشید؛
* کتاب خواندن برای کودکان نوپا ممکن است سخت و خستهکننده باشد، فراموش نکنید که
بچهها دوتا چهار دقیقه بیشتر نمیتوانند آرام بنشینند.
* بچههای نوپا از کتابهایی خوششان میآید که پر از تصاویر بچههایی باشد که
کارهای آشنایی مثل غذا خوردن، دویدن و خوابیدن را انجام میدهند.
* کتابهایی که درباره سلام و خداحافظی کردن باشند، در میان بچههای این گروه سنی
محبوبیت زیادی دارند.
* داشتن شعر و متنهای سادهای که برای کودک قابل حدس زدن باشد، معیارهای خوبی
برای انتخاب کتاب هستند.
* برای اینکه توجه کودکتان را به کتابی که دارید برایش میخوانید بیشتر جلب کنید،
نام او را با نام کودک قهرمان داستان عوض کنید.
* شما میتوانید در هر جایی برای کودکتان کتاب بخوانید، روی تخت، توی حمام (البته
با ا ستفاده از کتابهای ضد آب!)، روی زمین یا توی تاب.
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی هفتم: در آغوش گرفتن
تحقیقات نشان میدهد کودکان عاشق والدینشان هستند. روانشناسان این عشق را دلبستگی
مینامند. تئوری دلبستگی که نخستین بار جان بالبی روانپزشک انگلیسی در سال 1950 آن
را ارائه داد، یکی از ماندگارترین تئوریهای قرن بیستم در زمینه رشد انسان است.
در آغوش گرفتن کودکتان شیوه بسیار مؤثری برای پرورش دادن تواناییهای مغزی اوست.
درآغوش گرفتن کودک در مواقع خطر حتی از این مهمتر است چون باعث میشود کودک
آرامش خاطر پیدا کند.
* اگر کودک شما دارد در جایی پرسه میزند که نباید میرفته، او را بلند کنید و در
آغوش بگیرید و برایش توضیح دهید که : تو نباید بری اونجا چون خطرناکه.
* او از لحن صدای شما میفهمد کاری که انجام داده کار اشتباهی بوده است.
* علاوه بر این، وقتی کودکتان را این طور در آغوش می گیرید و با او حرف میزنید،
میفهمد که به او اهمیت میدهدی و میخواهید از او محافظت کنید.
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی هشتم: رفتن به پارک
تحقیقات نشان میدهد کمک به رشد مغز کودک به این معناست که او را مدام در محیطهایی
قرار دهیم که هم از نظر عاطفی و هم از نظر فکری غنی باشند و او را به فعالیت و
واکنش وادارند.
این بازی مهارتهای زبانی کودک نوپایتان را تقویت میکند.
کودکان تازه راه افتاده عاشق اسباببازیها و حیوانات عروسکیشان هستند و اغلب
اوقات صدای آنها را میشنوید که دارند با عروسکهایشان حرف میزنند.
* این بازی را با کودکتان انجام دهید: وانمود کنید میخواهید با او و حیوان عروسکیاش
به پارک بروید.
* سئوالهایی از او بپرسید که او را تشویق به حرف زدن کند. مثلاً بگویید: به نظرت
خرسی امروز چی بپوشه؟، بیرون هوا سرده؟، اگه خرسی کفش نپوشه، پاهاش چی میشه؟
* این هم چند نمونه سئوال دیگر: به نظرت ناهار رو ببریم توی پارک بخوریم؟ و میمونت
چی دوست داره بخوره؟
* همیشه به جوابهای کودکتان واکنش نشان دهید چون باعث میشود او بیشتر حرف بزند.
* مهارتهای زبانی برای زمانی هم که کودکتان بزرگتر میشود و خواندن یاد میگیرد
ضروری است.
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی نهم: لبخند بزن!
تحقیقات نشان میدهد که تجربههای حسی کودک و ارتباطات اجتماعی او با بزرگسالانی
که احساس میکند مواظب و پشتیبان او هستند، تواناییهای ذهنیاش را تقویت می کند.
این بازی به کودک کمک میکند خودش و تواناییهایش را بهتر بشناسد.
* همراه با کودکتان در آینه نگاه کنید.
* همینطور که کودکتان دارد در آینه به خودش نگاه میکند از او بخواهید این کارها
را انجام دهد:
- لبخند بزند.
- زبانش را بیرون بیاورد و آن را وارسی کند.
- دهانش را باز و بسته کند.
- به دندانهایش نگاه کند.
* چیزی برای خوردن به او بدهید و بگذارید همینطور که دارد غذایش را میجود، خودش
در آینه تماشا کند (البته، با دهان بسته!)
بازیهای آسان برای تقویت هوش و خلاقیت کودک (15 تا 18 ماهگی)
بازی دهم: صدای اسباببازی
تحقیقات نشان میدهد که قرار گرفتن در معرض انواع مختلف محرکهای موسیقیایی و
تقویتکنندههای مهارتهای شنیداری در سالهای اولیه زندگی برای رشد ذهنی کودک
بسیار مهم است.
ببینید کودکتان دوست دارد با چه اسباببازیهایی بازی کند، او را تشویق کنید
صداهای اسباببازیها را در آورد.
* از او بخواهید صداهای زیر را از خودش درآورد:
- صدای قطار
- صدای ماشین
- صدای ساختگی حیوانات عروسکی
- صدای ریختن تکههای لگو: هر چه ساختمان ساخته شده بلندتر، صدا بلندتر.
* نکته های مفید درباره نی نی ها
لحظه لحظه ی آرامش من ....
دلگرمیه بی قراری های من....
همه شب و روز من.....
همسفر زندگیه من ....
همسر بی نظیر من .....
دوستت دارم و
تولدت هزار هزار بار مبارک ... عزیز دوست داشتنیه من زهرا جان(مجید)
تولدت مبارک مامان زهرا جونی(پرهام)
وای مامانی چند روز پیش رفته بودم کیفو کفش بخرم که تو منو بیچاره کردی ؟؟؟؟؟!!!!!!!
توی یک مغازه یک لنگه از کفشمو در آورده بودم که کفش بپوشم ببینم خوبه که یکدفعه از دستم در رفتی و چون جمعیت زیاد بود و امکان گم شدنت زیاد بود منم نفهمیدم و با اون یک لنگه کفش نیمه کاره در پام و دو ییدم دنبالت و وقتی گرفتمت تو هم میخندیدی و فکر میکردی دارم باهات بازی میکنم و من تازه وقتی به خودم نگاه کردم دیدم چه جوری از مغازه اومدم بیرون یک لنگه از کفش خودم و یک لنگه از کفش مغازه اونم شلوارم توی کفش وای نمیدونی چه صحنه ی خنده داری بود و البته اون لحظه از خجالت آب شدم ولی در کل خاطره جالبی بود و اون روز من انگار فقط تورو برده بودم که تو پاساژها باهم بازی کنیم و از این مغازه بدوییم این مغازه و کلا روز جالبی بود و البته فرداشم با بابا مجید رفتیم و همون بلا رو بدتر سر بابات در آوردی و تازه من برات یک بادکنک خریدم که تو آرومتر بشی ولی تو با جوش هر بچه ایی که از خودت کوچیکتر بود و میخواست ازت بگیره میزدیش و بابات میگفت تو از وقتی بادکنک خریدی براش اون بادکنکه شد بلای جون بچه های دیگه و کلی روز پر ماجرایی بود .
دوست دارم نمکی
تیکه کلامت جدیدا شده جوری چکت میزنم که بری تو جوفریا(جغرافیا) و من وقتی اینو میگی و اون انگشت اشارتو میگیری سمتم دیگه نمیدونم باید چکار کنم ناخودآگاه بغلت میکنم و تو فکر میکنی کار خوبی کردی و دوباره تکرار میکنی و منم دست خودم نیست آخه اینقدر نمکی که نگو و دلم میخواد این نمکات رو همیشه داشته باشی تازه چند روز که خونه بابا رسول بودی از خاله مهسا یاد گرفته بودی که هرچی میشود میگفتی اه نمیخوام و لباتو جمع میکردی پشت چشم نازک میکردی و کلی از این کارا که البته خیلی زود یادت رفت آخه با این که خیلی بامزه میگفتی ولی دیگه داشتی میرفتی تو مایه های .... و خیلی زود باهات برخورد کردم و تو هم زود یادت رفت و البته تو خیلی از کارهاتو از خاله مهسا یاد میگیری و خاله مهسا هم بیچاره نمیدونه از دست تو چکار کنه و مجبوره کاملا حساب شده با تو رفتار کنه و حرف یاحرکت اشتباهی ازش سر نزنه که تو یاد بگیری (آخی خاله مهسا)
دوست دارم
سلام نباتم
پرهامم الان چند وقتیه که تو بچه های کوچیکتر از خودتو میزنی و وقتی هم ازت میپرسم چرا؟ میگی آخه کوچولو نبود یعنی حرکت میکرد و همین چند وقت پیش که سوگند دختر دوستم اومده بود خونمون چنان این بچه رو پرت کردی که سرش مثل هندونه صدا داد ولی خدارو شکر چیزیش نشود و بخیر گذشت توی مهد کودکم کلی کوچولو ها رو زده بودی و همش میگی کوچولو نیستن باید بزنمشون و فکر میکنم معنی حرفت یعنی اونا هم مثل تو مرکز توجه هستن و تو اینو قبول نداری و رسما حسودی میکنی وامیدوارم تا قبل از اینکه آسیب جدی به کسی بزنی بتونم کمکت کنم که با این موضوع کنار بیای .
دوست دارم مثل همیشه
سلام کلوچه شیرین من
تو الان خیلی بزرگتر شدی و بهتر حرف میزنی ولی هنوزم بعضی از کلمات رو اشتباه میگی مثل بمورد بجای بمیر و خلاصه که خیلی شیرین زبون شدی و کلی هم بازیگوش چند وقت پیش یک کلمه زشت یاد گرفته بودی (بیشعور) و کلی خاله معصومه روت کار کرد تا خیار شور رو بجای اون گذاشت و بخیر گذشت و حالا تا یکی اذیتت میکنه بهش میگی خیارشور ، آتیش ، شیطون و اینقدر اینها رو بامزه میگی که نگو آدم میخواد بخوردت وقتی حرف میزنی وای که چقدر این روزها رو با تو دوست دارم و دلم نمیخواد زود تموم بشه .
دوست دارمممممممممممممممممممممم ماچ