پرهام فرشته کوچک

خاطرات فرشته ای از بهشت .... به نام فرشته خوبی

پرهام فرشته کوچک

خاطرات فرشته ای از بهشت .... به نام فرشته خوبی

پسر شیطون من


                      

 

  پرهام گلم .

  عشقم، زندگیم،اینروزا حسابی شیطون و شیرین زبون شدی قربونت برم .

 از خوشمزه گی هات،حرفای جدیدت.،کارای عجیبت.....از حرفها و حرکتهای بامزه ت بگم.

                                      

پرهام کوچولوی من، که دیگه الان برای خودت کم وبیش مرد شدی  وقتی این رفتارها و این شیطنت هات رو میبینم تمام خستگی از تنم میره و اون موقع هست که میگیرم و میچلونمت.

اولین چیزی که میخوام برات بگم اینه که زیادی دردری هستی،جوریکه اگه صبح تا شب بیرون باشی نه میخوابی و نه گریه میکنی،و هر کس با لباس بیرون باشه شما تو بغلشی و همیشه برای بیرون رفتن بی تابی میکنی،جوریکه هر کس میخواد دلت و به دست بیاره آشنا و غریبه نداره شما رو میبره بیرون و شما باهاش دوست میشی.

قربون گل پسر خودم بشم. 
همه دندونات هم دراومده و هرشب هم مسواک میزنی البته به روش ای آ 

دیگه برات بگم که روز به روز شیرینتر و باهوشتر و کنجکاو تر میشی و با کارات کلی مامان و سورپرایز میکنی. 

پرهام بلا... قبلا هم گفته بودم که بعد از تولد دو سالگیت خیلی تغییر کردی ... 

زبل شدی... با نمک شدی... رقاص شدی... خواننده شدی... کتاب خون شدی... قلدر شدی... فوتبالیست شدی ... و..........

برای من یکی که دنیایی...  باور کن شبها که خوابیدی... بعد از کلی دردسر...  من بالای سرتم....

تو خوابی و من دست و پاهاتو ماچ میکنم...  دستا و پاهات کوچیک و بهشتی و بوییدنی و بوسدنیه .

تو خوابی و من قربون صدقت میرم که خسته و کوفته دمر خوابیدی...36_1_50.gif

 

 خوردنی شدی... میدونی چرا؟ 

جدیدا وقتی صبحها از خوای بیدار میشی و من هنوز چشمام بسته است با هزار تا ادا و عشوه منو از خواب بیدار میکنی.... و بعد میگی مامان هنوز خوابت میاد و اگر بگم بله تو هم میای کنارم و کمی میخوابی و اگر بگم نه عزیزم تو بلند میشی و با خوشحالی برقا رو روشن میکنی و تلویزیون رو هم روشن میکنی و میگی صبح بخیر مامان خودم .........

این جور موقع ها میشه تو رو نخورد و نچلوند؟؟؟؟؟؟؟ 

میشه  شکر خدا رو به جا نیاورد؟

شبها چندین بار از خواب بیدار میشی.... دیگه میدونم چی میخوای... یه لیوان آب....   قلپ قلپ آب رو میخوری و یه نفس عمیق میکشی و دمر میوفتی تو رختخواب و ادامه خواب شیرینت...

میشه تو رو هزار بار ماچ نکرد؟؟؟؟؟؟؟Kisses

خدایا پشت و پناه پرهام چلوندنی و خوردنی و بوسیدنی و دوست داشتنی ما باش...

تو این روزها خودت به راحتی آب میخوری یعنی کافیه مامان لیوان آب بده دستت خودت آب میخوری کاملا" مستقل که این برام خیلی قشنگه

قربونت بره مامان که اینقدر ناز و عزیزی


 آهنگ  رو خیلی دوست داری برا همین واست آهنگ میزارم وقتی آهنگی میزارم شروع میکنی به خوندن  بعد صداشو زیاد میکنی و با حرکت دست و سر و بدن با آهنگ حرکت میکنی

 جون مامان...

پرهام جونم...

این روزا خیلی بیشتر یادم می افته که باید خدا رو شکر کنم....  بالندگیت برام شیرینه.... بعضی وقتا یه شیرین کاری هایی میکنی...  که بعدش از خودم میپرسم که چرا تو رو دست کم گرفتم...

 برام شیرینه...شیرینتر از همه ی عسلهای دنیا.... 

خدایا شکرت به خاطر بالندگی پیاپی پرهام ...

شکرت به خاطر به هم ریختگی همیشگی خونمون...

شکرت به خاطر اثر دست و پاهای پرهام روی همه ی میزها و شیشه های خونمون...

                                                خدایا شکرت 

 عاشق بستنی  هندوانه     وآب بازی  کتاب داستان 

کارتون هستی.

 

هر غذا یا چایی داغی ببینی فوت میکنی.بلند  بلند تو خونه حرف میزنی یه سری کلمات و کنار هم میزاری و برای خودت حرف میزنی و اسم تمام کتاب داستانات و سی دی هات رو میدونی و هر کتاب داستانی که بر میداری از روی شکل هاش داستانشم میخونی

 کاملا" اجتماعی هستی و هر کس برات لبخند بزنه و مهربونی کنه شما هم جوابش و میدی

شبها هم با قصه های بابا مجید میخوابی البته همچنان بعد از هزار بار آب خوردن و ده هزار بار قصه شنیدن و تکرار کردن و بیست هزاربار غلت زدن.