ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
دلتنگی یعنی،
همین یه لحظه نبودن تو.........
همین یه شب خونه بابا رسول بودن تو............
همین دل بیقرار من...........
همین کنار تو نبودن........
همین نبوسیدن تو وقت خواب..........
همین گیر ندادنای تو وقت خواب برای خوندن هزار بار کتاب حسنی...........
همین نشنیدن سلام دیگی خوابت نمیادهای صبح تو............
همین نشنیدن آفتاب تابیده میخوای صبحانه خوشمزه بدی به من.............
وقتی خونه نیستی حتی برای یک لحظه پر میشم از دلتنگی های مادرانه ، دلتنگی هایی
که خودم خندم میگیره ولی دله دیگه چکارش کنم برات تنگ میشه، بازم امشب خونه بابا
رسول موندی و منو با هزاران دلتنگی تنها گذاشتی، تو که میدونی نفسم به نفست بنده
پس هیچ وقت تنهام نذار که بیقرت میشم
دوستت دارم
آخه مامان زهرا غصه نخور خوب دیگه نگهش نمیداریم شب
عزیزم خب خونتون بخواب دیگه، مامانت بهانه میگیره