پرهام یعنی فرشته خوشبختی
یعنی نفس ، یعنی همه کس ، یعنی عشق ، زندگی
قلب تپنده مامان و بابا ، تو در
تاریخ ۸/۵/ ۱۳۸۹روز چهارشنبه ساعت ۷:۴۵ صبح در بیمارستان لاله تهران در حالی که اولین باران پاییزی در حال باریدن بود چشم های قشنگت رو به دنیای ما باز کردی و دنیایی از نور و شادمانی را ،برای ما به ارمغان آوردی. حضور گرم و پرشورت ، رنگ و بو و گرمای دیگری به زندگی ما بخشید. عزیزم عاشقانه دوست داریم
ادامه...
و...
چند روز بعدش که پرهام به خاله عطیه گفت بریم حموم:
خاله عطی
پرهام
چند روز پیش با خاله عطیه رفته بود حمام بعدش که امده بود بهش می گفت دیگه اجازه نداری منو ببری حمام ...
فک کن
پرهام
عطیه
عیو مرغابی دائم میره حموم
وااااااااااااای آبتنی خیلی مزه میده مگه نه پرهامی من؟؟؟؟؟؟؟
پدر و پسر حسابی کیف میکنیدا....