پرهام فرشته کوچک

خاطرات فرشته ای از بهشت .... به نام فرشته خوبی

پرهام فرشته کوچک

خاطرات فرشته ای از بهشت .... به نام فرشته خوبی

از وقتی که...




سلام گل نازم

امروز می خوام از کارهایی که انجام میدی برات بگم


از وقتی میری خونه عمو رضا و دیگه دلت نمی خواد بیای خونه و روی پله میشینی



از وقتی که قهر میکنی میری زیر مبل به نشانه قهر



از وقتی که با ماشین کوچولوهات بازی میکنی و کلی لذت میبری



از وقتی که از ته دلت میخندی 



از وقتی که با کتاب  داستانات خلوت میکنی و دونه دونه ورق میزنی و برای خودت داستان تعریف میکنی 




از وقتی که همه چی رو میریزی و خودت میشینی تماشا میکنی ببینی خوب بهم ریختی یا نه؟؟؟!!!!


                                             وای که چقدر این لحظات دوست داشتنی




نظرات 5 + ارسال نظر
خاله فاطمه 1392,05,06 ساعت 15:12

ای بابا پرهام جونم چرا اینقدر کم خونه رو بهم ریختی ؟! از این به بعد منم صدا کن بیام با هم حسابی بریزیم به هم
باشه خاله جونم

خـالـــــه معصومه 1392,05,04 ساعت 14:27

قربونت برم که همه کارات شیرینه

مهساجون 1392,05,03 ساعت 09:59

آآآآآآآآآآخ قربونت بشم عشق خاله مهسا

خاله عطیه 1392,05,02 ساعت 17:58


عاشق اون فیلمشم که خونه رو نابود کرده وایستاده میخنده

راحله 1392,04,31 ساعت 09:11

عاشق اون عکس آخریم من
قربونش برم اینقدر دوست داشتنیه
عزیزم قدر لحظه هاتونو بدونید خیلی زود میگذرن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد