پرهام فرشته کوچک

خاطرات فرشته ای از بهشت .... به نام فرشته خوبی

پرهام فرشته کوچک

خاطرات فرشته ای از بهشت .... به نام فرشته خوبی

پرهام و نی نی

یه روز صبح که ازخواب بیدار شدم شنیدم صدای آب میادwww.smilehaa.org  بلند شدم دیدم آقای پرهام خان تو دستشویی و عروسکش رو که برای آموزشش در دستشویی گذاشته بودم رو برداشته و شیر روشویی هم بازکرده البته آب داغ رو و هی میگه (نی نی داخه داخه=داغ – نی نی جیش – نی نی اوفه) و بعد چون از روشویی آب میریخت بیرون دستاتو میبردی بالا و میگفتی (بانون بانون = بارون )    و از سر تا پاتم خیس بود خلاص هم عصبانی بودم چون کار خطرناکی بود که تنهایی رفته بودی دستشویی وهم خنده ام گرفته بود که اینقدر شیرین این کارها رو میکردی

  

نظرات 1 + ارسال نظر
خاله راحله 1391,06,05 ساعت 09:23

قربونت برم که اینقدر شیرینی خاله
خب چیه مامان پرهام چرا ناراحت میشی داره به نی نی آموزش میده دیگه خب

خاله جونی همینو بگو خاله جونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد