پرهام فرشته کوچک

خاطرات فرشته ای از بهشت .... به نام فرشته خوبی

پرهام فرشته کوچک

خاطرات فرشته ای از بهشت .... به نام فرشته خوبی

آرزوهای مامانی و بابایی

دستای کوچولوت توی دستمه و من دائم انگشتای دستتو بوس می کنم و دعا می کنم که با این دستها یه روز کارای خیلی خیلی خوبی بکنی و باعث افتخار من و بابا مجید باشی.چقدر حس قشنگیه حس مادر بودن.چقدر توی خواب با مزه ای با اون مژه های بلندت و ابروی صافت که معصومیت خاصی به چهرت داده.توی خواب دائم شکلک های با مزه ای از خودت در میاری ، گاهی می خندی ، گاهی بغض می کنی و گاهی هم دهنت رو طوری بازو بسته می کنی که انگار داری حرف میزنی و من مدتها می شینم و بهت نگاه می کنم.چقدر دوستت دارم پسر کوچولوی قشنگم.

                                                  

گل من ، من و بابایی ساعتها میشینیم و راجع به تو حرف میزنیم.درباره آیندت و آرزوهایی که برات داریم.خیلی دوست داریم وقتی بزرگ شدی حسابی درس بخونی و آدم موفقی باشی و پسر مهربونی برای ما باشی.بابا مجید دائم از روزایی که تو پسر موفقی شدی حرف میزنه و من مطمئنم بابا مجید بابای خیلی خوبی برای تو میشه.تو هم باید قدر اونو بدونی و همیشه بهش احترام بزاری.  

دوست داریم زیاد

نظرات 2 + ارسال نظر
مهسا 1391,05,16 ساعت 11:05

راحله 1391,05,11 ساعت 10:23

منم براتون یه عالمه آرزوهای خوب خوب میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد